مشدی عباد -1997

نمایش مشدی عباد   ۱۹۹۷

 در نمایش اصلی «مشدی عباد»، که حدود سال های ۱۹۱۰ در باکو نوشته شده، نویسنده، «ثابت رحمان اوف»، براساس شرایط آن روز شهر باکو، تم اصلی را بر ازدواج اجباری نهاده است.  مردی قمار باز که نیاز به پول دارد، می خواهد دخترش را عقد ازدواج پیر مردی که صاحب مکنت است در آورد.

در نمایش ما اما، از آنجا که در جمهوری اسلامی مردان می توانند در آنِ واحد چهار زن عقدی داشته باشند، نویسنده «عطا گیلانی»  بر تعدد زوجات انگشت نهاده است. مشدی عباد زن دارد و می خواهد دختر جوانی را نیز به عقد خود درآورد. همه چیز آماده است و عروس به خانه ی داماد برده می شود. اما مردم نیز نیکار ننشسته اند! دایه ی دختر جوان به همراه دختر جوان و پسری که عاشق  دختر است ونیز همسر مشدی عباد نقشه ای می کشند بدانسان که مشدی عباد  در شب زفاف بجای نوعروس با زن خود روبرو می گردد…

نمایشی شاد، پر از رقص و آواز با انتقادی گزنده از حاکمان و قانونگذاران روز.


نگاهی به تولید